حجاب واجب تر از نان شب!
حجاب چیست؟ مصادیق آن در جامعه کدامند؟ حجاب به جز پوشش، موارد دیگری مثل روابط را هم دربرمیگیرد یا نه؟ حجاب یک امر نسبی است یا مطلق؟ به چه عواملی بستگی دارد؟ آیا آن عوامل -مانند عرف- درست سنجیده و اندازه گیری میشود؟ چند درصد از جامعه براستی مسلمانند، چند درصد به حجاب اعتقاد دارند، چند درصد به حجاب بقیه مردم هم کار دارند؟ ایا ما باید در این زمینه حقوقی برای اقلیتها قایل باشیم یا نه؟ چه کس یا کسانی میتوانند حجاب را در جامعه تعریف کنند؟ و آیا باید ضامن اجرایی شدنش هم باشند؟ چقدر این مساله اجتماعی است و چقدر یک حق فردی محسوب میشود؟ حجاب در حکومت اسلامی به چه معناست؟ حجاب در ایران، یعنی چه؟
چه بخشی از مفاسد اجتماعی به بی حجابی برمیگردد؟ اگر مساله بی حجابی و بدحجاب حل شود، جامعه تا چه حد به سلامت مورد انتظار نزدیک میشود؟ حفظ حجاب چقدر میتواند مصونیت همراه داشته باشد؟ اصلا امکان حل مساله بیحجابی وجود دارد؟ حل این مشکل با روش سرکوبی، همخوانی و همگرایی دارد؟ اصلا سرمایه های مملکت بینهایت است یا مشکلات و معضلات جامعه آنقدر محدودند که سهم "مبارزه با بیحجابی" از ثروت کشور، اینقدر زیاد است؟
دعوا نکنیم. بحث و مجادله هم را نندازیم، تاریخ گواه بهتری است.
دوره رضاخان- قبل از انقلاب شاه (کتاب روزها): زن رعیت مانعی نبود که روی خود را بنماید، همان مرتبه پایین اجتماعیش، فقرش، او را از رعایت آداب معاف میداشت. ولی زن ارباب هرگز. بنابراین حجاب یک وجه تمایز اجتماعی و اقتصادی نیز بود که آبرو و شان خانواده به آن بستگی داشت.
همه زنهای روستایی چادر و چارقد به سر داشتند. حجاب زنهای روستایی حجاب کامل نبود.هیچ وقت صورت خود را نمیپوشاندند. چادر انها که عبارت بود از یک پارچه کرباسی نیلی رنگ، جلو بدن را باز نگه میداشت. موی جلو سر از زیر چارقد بیرون میزد، و حتی بعضی که تنبانهای کرباسی گشاد میپوشیدند، آن تنبان انقدر کوتاه بود که مانند دامنهای امروز، قسمتی از ساق را برهنه در معرض دید میگذاشت.
ضرورت زندگی، یعنی تفاوت طبقاتی و تمکن، حکم مذهب را به دو نوع جاری میکرد: درباره زنهای اربابی در حد مالیخولیا به اجرا در میاورد و درباره دیگران به طبیعت امور واگذار میکرد.
- از لباس زنان چارقد، صورت خوشایندی نداشت، زیرا زلف را که در زن ایرانی زیباست میپوشاند، اما در مقابل نوعی گردی ماهوار به صورت میبخشید که تا چندی پیش مطلوب چشم ایرانی بود. ارخالق بر سر هم تنگ بود و برآمدگی سینه و گردی بازو را خوب به نمود میاورد. وقتی تکمه هایش بسته میشد، اشکالی نداشت که روی سینه کمی چین بخورد و چنین بنماید که سینه در زیر آن قدری حالت حبس شدگی دارد، و مشتاق است که مانند شاخه جوان بهاری شکوفانده شود. آستینهای چسبان نیز ساعد را شبیه به مینیاتور میکرد که تکمه های قیطانی داشت و قالب ساعد بود. پراهنهای قدیم کوتاه بود، چنانکه اگر زنی قد میکشید تا میوه ای را از درخت بچیند، یک باریکه کمرش از زیر آن پیدا میشد.
-قلمرو مزاحمت پسرهای ارباب، هنگامی که به شرارت میافتادند که این دوره میتوانست چند سال ادامه یابد، زنها و دخترهای رعیتها بودند. حرفهای کنایه دار میزدند، تحبیب و تهدید میکردند و آنها هم از ترس نمیتوانستند عکس العمل جدی از خود نشان دهند. پدر و مادر دختر یا شوهر زن اگر مطلع میشدند، اغلب این شهامت را نداشتند که اعتراض اشکار بکنند[...]گاه پیش می امد که جوانی از فرط شهوت کور شود و به کارهای دیوانه واری دست بزند، زنی را در خلوت تهدید کند، یا از دیوار خانه ای بالا رود. اگر زن مقاومتی نشان میداد آنگاه بود که رسوایی به بار می آمد. جوانهای رعیتی نیز نه انچنان بود که دست به سیاه و سفید نزنند، ولی نمیگذاشتند که کار به برملا شدن بکشد.
در ایران:
- حجاب کاملی که الان به عنوان حجاب برتر شناخته میشده، ریشه تاریخی در ایران نداره.
- پوشش از یک حدی بیشترش، دست و پا گیر و تشریفاتی محسوب میشده.
- در همان گذشته هم که زنان هنوز دستشان به لباسهای جلف غربی نمیرسده و شیطانهای بزرگ هم کاری به کار ناموس این مملکت نداشتند، لباسها توهم و خیال و حتی طمع در دل بیمار دلان ایجاد میکرده.
- زن رو توی کیسه سیب زمینی هم بکنی، باز جذابه.
- ناامنی جنسی به تاریخ ایران پیوند خورده، بی حجاب و با حجاب، ما زنان هیچ گاه از آن مصون نبودیم؛ مگر تا حدی زنان اشراف و نجبا و ثروتمندان.
شاه و حاکم و قاضی، نه تنها زن و دختر افراد شکست خورده در جنگها را به تصرف درمیآوردند که از وابستگان درجه یک خود نیز نمیگذشتند. در این میان زنان اقلیتهای مذهبی و قومی نیز گرفتار هوسرانی و زیاده طلبی های مردان میشدند. زنان جایزه خوش خدمتی بود، آنان را به عنوان هدیه حتی به اجانب پیش کش میکردند. گاه زنان ودختران تمامی یک شهر قربانی خشم یا لطف شاهان میشدند و در اختیار سربازان قرار میگرفتند. زن و فرزند در ردیف مال بوده، هر دزد یا متهم دیگری که بضاعت نداشته وجه بپردازد، زن وفرزندش به فروش یا به مالکیت شاکی میرسیده. زن و دختری که مطبوع شاه میشد، پیشکش وی میگشت و بعد هم –خیلی راحت- مرخص و به خانه پدر یا شوهر بازگردانده میشده.
ضعیفه حق هر مردی بوده و حجاب و ازدواج و پیوند خونی و هر عامل دیگری نمیتوانسته مانع نفوذناپدیری در برابر این تعرض باقی بماند، مگر قدرت. که همیشه زور، پرزور بوده!
چه بخشی از مفاسد اجتماعی به بی حجابی برمیگردد؟ اگر مساله بی حجابی و بدحجاب حل شود، جامعه تا چه حد به سلامت مورد انتظار نزدیک میشود؟ حفظ حجاب چقدر میتواند مصونیت همراه داشته باشد؟ اصلا امکان حل مساله بیحجابی وجود دارد؟ حل این مشکل با روش سرکوبی، همخوانی و همگرایی دارد؟ اصلا سرمایه های مملکت بینهایت است یا مشکلات و معضلات جامعه آنقدر محدودند که سهم "مبارزه با بیحجابی" از ثروت کشور، اینقدر زیاد است؟
دعوا نکنیم. بحث و مجادله هم را نندازیم، تاریخ گواه بهتری است.
دوره رضاخان- قبل از انقلاب شاه (کتاب روزها): زن رعیت مانعی نبود که روی خود را بنماید، همان مرتبه پایین اجتماعیش، فقرش، او را از رعایت آداب معاف میداشت. ولی زن ارباب هرگز. بنابراین حجاب یک وجه تمایز اجتماعی و اقتصادی نیز بود که آبرو و شان خانواده به آن بستگی داشت.
همه زنهای روستایی چادر و چارقد به سر داشتند. حجاب زنهای روستایی حجاب کامل نبود.هیچ وقت صورت خود را نمیپوشاندند. چادر انها که عبارت بود از یک پارچه کرباسی نیلی رنگ، جلو بدن را باز نگه میداشت. موی جلو سر از زیر چارقد بیرون میزد، و حتی بعضی که تنبانهای کرباسی گشاد میپوشیدند، آن تنبان انقدر کوتاه بود که مانند دامنهای امروز، قسمتی از ساق را برهنه در معرض دید میگذاشت.
ضرورت زندگی، یعنی تفاوت طبقاتی و تمکن، حکم مذهب را به دو نوع جاری میکرد: درباره زنهای اربابی در حد مالیخولیا به اجرا در میاورد و درباره دیگران به طبیعت امور واگذار میکرد.
- از لباس زنان چارقد، صورت خوشایندی نداشت، زیرا زلف را که در زن ایرانی زیباست میپوشاند، اما در مقابل نوعی گردی ماهوار به صورت میبخشید که تا چندی پیش مطلوب چشم ایرانی بود. ارخالق بر سر هم تنگ بود و برآمدگی سینه و گردی بازو را خوب به نمود میاورد. وقتی تکمه هایش بسته میشد، اشکالی نداشت که روی سینه کمی چین بخورد و چنین بنماید که سینه در زیر آن قدری حالت حبس شدگی دارد، و مشتاق است که مانند شاخه جوان بهاری شکوفانده شود. آستینهای چسبان نیز ساعد را شبیه به مینیاتور میکرد که تکمه های قیطانی داشت و قالب ساعد بود. پراهنهای قدیم کوتاه بود، چنانکه اگر زنی قد میکشید تا میوه ای را از درخت بچیند، یک باریکه کمرش از زیر آن پیدا میشد.
-قلمرو مزاحمت پسرهای ارباب، هنگامی که به شرارت میافتادند که این دوره میتوانست چند سال ادامه یابد، زنها و دخترهای رعیتها بودند. حرفهای کنایه دار میزدند، تحبیب و تهدید میکردند و آنها هم از ترس نمیتوانستند عکس العمل جدی از خود نشان دهند. پدر و مادر دختر یا شوهر زن اگر مطلع میشدند، اغلب این شهامت را نداشتند که اعتراض اشکار بکنند[...]گاه پیش می امد که جوانی از فرط شهوت کور شود و به کارهای دیوانه واری دست بزند، زنی را در خلوت تهدید کند، یا از دیوار خانه ای بالا رود. اگر زن مقاومتی نشان میداد آنگاه بود که رسوایی به بار می آمد. جوانهای رعیتی نیز نه انچنان بود که دست به سیاه و سفید نزنند، ولی نمیگذاشتند که کار به برملا شدن بکشد.
در ایران:
- حجاب کاملی که الان به عنوان حجاب برتر شناخته میشده، ریشه تاریخی در ایران نداره.
- پوشش از یک حدی بیشترش، دست و پا گیر و تشریفاتی محسوب میشده.
- در همان گذشته هم که زنان هنوز دستشان به لباسهای جلف غربی نمیرسده و شیطانهای بزرگ هم کاری به کار ناموس این مملکت نداشتند، لباسها توهم و خیال و حتی طمع در دل بیمار دلان ایجاد میکرده.
- زن رو توی کیسه سیب زمینی هم بکنی، باز جذابه.
- ناامنی جنسی به تاریخ ایران پیوند خورده، بی حجاب و با حجاب، ما زنان هیچ گاه از آن مصون نبودیم؛ مگر تا حدی زنان اشراف و نجبا و ثروتمندان.
شاه و حاکم و قاضی، نه تنها زن و دختر افراد شکست خورده در جنگها را به تصرف درمیآوردند که از وابستگان درجه یک خود نیز نمیگذشتند. در این میان زنان اقلیتهای مذهبی و قومی نیز گرفتار هوسرانی و زیاده طلبی های مردان میشدند. زنان جایزه خوش خدمتی بود، آنان را به عنوان هدیه حتی به اجانب پیش کش میکردند. گاه زنان ودختران تمامی یک شهر قربانی خشم یا لطف شاهان میشدند و در اختیار سربازان قرار میگرفتند. زن و فرزند در ردیف مال بوده، هر دزد یا متهم دیگری که بضاعت نداشته وجه بپردازد، زن وفرزندش به فروش یا به مالکیت شاکی میرسیده. زن و دختری که مطبوع شاه میشد، پیشکش وی میگشت و بعد هم –خیلی راحت- مرخص و به خانه پدر یا شوهر بازگردانده میشده.
ضعیفه حق هر مردی بوده و حجاب و ازدواج و پیوند خونی و هر عامل دیگری نمیتوانسته مانع نفوذناپدیری در برابر این تعرض باقی بماند، مگر قدرت. که همیشه زور، پرزور بوده!
سؤالاي جالبي كرده بودي ولي من نفهميدم اين حرفا چه ربطي به جواب سؤالات داشت. يعني يه جور پيشينه فرهنگي ما بود ولي به مشخص شدن جواب سؤالا كمكي نمي كرد يا حداقل كمك مستقيمي نمي كرد
تÙسط Anonymous | 9:36 PM
umadam behet sar bezanam.
alan erae daram, va manam ke stress!!
vase hamin badesh mikhunam.
akhe tolaaaaaaani e!
تÙسط Anonymous | 6:47 AM
من حرفم رو عوض میکنم.
از روی کتاب ننویس... لااقل این همه ننویس
چرا مسئله حق زن رو با حجاب قاطی میکنی. زن اون دوران حقی نداشته ولی برای حجاب هم فشاری روی اون نبوده.
حجابی که الان مربوط میشه برای زن شهریه که برای خودش حقی بیشتر از زن روستایی متصوره. و این کسایی مثه علیرشا رو اذیت میکنه که چرا با منطق قرن هجدهم جور در نمیاد.
این چرخش در معضل خیلی جالب اتفاق افتاده. بهش توجه کن!
تÙسط sineau | 2:39 PM
سلام عزیز
از وبلاگ ابوالفضل به این جا رسیدم
شاید ما یک چیزی رو فراموش می کنیم و اون این که مشکل ما حقوق برابر زن و مرد نیست بلکه وجود قوانین کودکانه مذهبیست که دست و پای برابری را می بنند
به سیامک عزیز هم سلام برسان
سر بزن
تÙسط Anonymous | 1:32 PM
ghavanine koodakane mazhabi! ajab...
تÙسط Anonymous | 8:25 PM
baz ke dige neminevisi!!
تÙسط Anonymous | 9:49 AM
in che tarze dalil eghame kardane? 2ta subtitle midi yeki az nazare tarikhi faghat az ye ketab ke unam tarikh nist mese ine ke begi baba bozorgam gofte. dovomi dar iran ke unam nazare toe. hatta 2 ro kamelan az 1 joda nakardi va baz tush tarikhi dare.
تÙسط Unknown | 1:17 PM
زودتر بنویس
تÙسط Anonymous | 12:33 AM
nemidoonam vaghti hemeye eteghadate adam be mani mishe chekar bayad kard.nemidoonam vaghti ehsas mikoni dari divoone mishi che mishe kard? nemidoonam vaghti mesle ye gharigh donbale ye chizi migardi ke behesh chang bezani vali hichi giret nemiad che mishe kard. hich rabti be postet nadare .namidoonam chera barat comment gozashtam.... nafise
تÙسط Unknown | 2:54 AM
گویا دیر به دیر به روز می کنید. چند تایی از پستهای قدیمیتونو خوندم. قلم خوبی دارید.موفق باشید
تÙسط الف. قائم پناه | 2:47 PM
تو که آپ نمی کنی پس ببند در این لامصبو!!!!! دلم برای تو و سارا تنگ شده. خوش باشین
مریم ابراهیم پور.
تÙسط Anonymous | 7:57 PM
سلام
سوالها زیبا وبجا بود
اما
اما جوابها
!!!!!!
خوب هر کسی نسبت به جائی که ایستاده
ونگاه می کنه
جوابی خواهد داد
چون زاویه دیدها
متفاوته
.
ممنون
بااحترام
sayeesabz
http://www.sayeesabz.blogfa.com/
تÙسط Anonymous | 10:27 PM
حجاب کاملی که الان به عنوان حجاب برتر شناخته میشده، ریشه تاریخی در ایران نداره
اتفاقا این مدل حجاب (چادر) فقط تو ایران باستان وجود داشته البته برای زنان اشراف
در ثانی آیا تو موافق جریمه شدن افرادی که کمربند ایمنی نمیبندن نیستی ؟
بهروز
تÙسط Anonymous | 12:46 PM
سلام
چند ماه پیش
sharrang.blogfa
فیلتر شد که متاسفانه تا امروز فرصت اقدام مقتضی نشد. در صورت تمایل، از این به بعد می تونید چرندیاتم رو در آدرس
http://afrrang.blogfa.com
(همونی که بالا لینکش رو دادم) بخونید
با تشکر- محسن
تÙسط Anonymous | 12:51 PM
خوشحالم که بعد از مدتی مدید می بینم با مطلبی بسیار حیاتی و مهم در این روزها به روز هستید جاتلب بود و البته تا حدودی دردی آشنا!×
تÙسط Anonymous | 1:10 AM
سلام
تÙسط Anonymous | 12:55 PM
من به وبلگتون لينگ دادم
تÙسط Anonymous | 2:04 PM
بنا به شرایط سیاسی و اجتماعی قبل از دوره صفوی و رایج شدن انواع فساد از قبیل راه زنی و ووو وقتی دولت صفوی قدرت رو بدست گرفت وبا اتکا به مذهب تشیع و اموزه های دینی(اموزه های علامه ها) قوانینی مبتنی بر بعضی از احادیث جعلی وضع کردند از قوانین معروف ان اینکه زنها فقط میتوانستند یک بار در هفته از خانه بیرون بیان که البته هم با وقایع تاریخی و هم با مضامین قران تطابق ندارد
علامه بزرگ مجلسی حدیثی نقل میکند مبنی براینکه به زنان نباید سوره یوسف را یاد داد یا میسازند زنان را در پشت پرده نگه دارید
گویی علامه یادش رفته که زنان هم درقران از انسانها هستند وهمه از نفسی واحدند و قران هم برای تمام انسانهاست
بعد میبنیم که عایشه دختر ابوبکر حافظ کل قران است قران را تفسیر میکند وحتی برای محدثان اهل سنت از راویان درجه یک نقل حدیث بشمار میرود
تÙسط mmj | 6:11 PM
سلام عزیزم
پرسش ها و دغدغه هایت عالیست اما هر یک از این پرسش ها پاسخی خاص خود را می طلبد.به نظر من حجاب را هر جور که تعریف کنیم و هر دلیلی که از اعتقادات و فرهنگ و تاریخ هم در توجیه یا رد آن بیاوریم عقل بشر امروز می گویدمشکلات زنان امروزی فراتر از پوشیدگی یا برهنگی ان هاست امروز زنان برهنه و پوشیده هر یک به طریقی به بی عدالتی های موجود در باره ی خود پی برده اندالبته اذعان می کنم که معضلات زنان پوشیده به مراتب بیشتر از زنان غیر پوشیده به معنای فقهی رایج است به هر حال امیدوارم تو وهم هی عزیزانی که نقشی در روشنگری زنان ایرانی ایفا می کنید موفق باشید.
تÙسط Anonymous | 11:12 AM